نوشته شده توسط : زهرا هاشمی

 

در کتاب شریف ارشادالقلوب ج1 ص176 آورده شده
مرويست از حضرت كاظم عليه السّلام كه روزى عمرو بن عبيد داخل شد بر پدرم حضرت صادق عليه السّلام و سلام كرد و نشست و اين آيه را تلاوت‏نمود: الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ  سوره مبارکه نجم آیه32  و ساكت شد، آن حضرت فرمود چرا ساكت شدى؟ عرض كرد خواستم (بفرمائيد) بدانم گناهان كبيره چيست در كتاب خداى عز و جل (قرآن) فرمود اى عمرو بزرگترين گناهان كبيره شرك بخداست و مشرك محروم از بهشت است چنان كه ميفرمايد: مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ   هر كه براى خدا شريك قائل شود خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جايگاهش آتش دوزخ باشد. سوره مبارکه مائده آیه72  و بعد از شرك نااميدى از رحمت خدا است، و هر كه نااميد باشد كافر است چنان كه ميفرمايد وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ  
 و تنها کافر از رحمت خدا نا امید است سوره مبارکه یوسف آیه78
 قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ
و جز مردم گمراه کسی از لطف خدا نا امید نیست سوره مبارکه حجر آیه 56
پس از آن ایمنی از مکر(عذاب و مهلت) خداست
( ایمن دانستن خود ازعذاب و مغرور شدن به مهلتی که خداوند به آدمی میدهد)
زیرا خداوند متعال میفرماید:
فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ
از مكر خدا ايمن نميگردند مگر زيان‏كاران سوره مبارکه اعراف آیه99
 
ديگر عاق پدر و مادر شدن و خداوند عاق را جبّار شقىّ ناميده
وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا سوره مبارکه مریم آیه32
و ديگر قتل مؤمن است بدون حكم شرعى، و خداوند جايگاه قاتل را جهنم قرار داده چنان كه ميفرمايد:
فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً
 هر كس مؤمنى را بعمد بكشد مجازات او آتش جهنم است كه در آن هميشه معذب خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن كند وعذابى بسيار شديد برايش مهيا سازد. سوره مبارکه نسا آیه93
 و ديگر تهمت و نسبت زنا بكسى دادن، و هر كه چنين تهمتى بزند وعده عذاب باو داده چنان كه ميفرمايد:
لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
كسانى كه بافراد با ايمان نسبت زنا داده‏اند (و ميدهند) در دنيا و آخرت ملعون (و محروم از رحمت حق) خواهند بود و بعذاب سخت معذب خواهند شد سوره مبارکه نور آیه23.
و ديگر خوردن اموال يتيم است كه آنهم در آخرت جز عذاب ثمره ديگرى ندارد چنان كه ميفرمايد إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً
 آنان كه اموال يتيمان را بستمگرى ميخورند در حقيقت آنها در شكم خود آتش جهنم فرو ميبرند و بزودى در آتش افروخته خواهند افتاد سوره مبارکه نساء آیه10.
و ديگر فرار از جنگ است (كه بدستور پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و يا امام عليه السّلام و يا نائب خاص پيغمبر و امام واجب شده باشد)
چنان كه ميفرمايد: وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى‏ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ 
هر كه در روز جنگ فرار كرد همانا بطرف خشم و غضب خدا روى آورده و جايگاهش دوزخ كه بدترين منزل است خواهد بود
سوره مبارکه انفال آیه 16
 
و ديگر خوردن ربا است كه در حق خورندگان ربا ميفرمايد
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ آن كسانى كه ربا ميخورند مبعوث نميشوند در قيامت از قبرهاى خود مگر مانند آنكه شيطان ايشان را مخبط كرده با مس كردن (مثل اينكه ديوانه‏اند). سوره مبارکه بقره آیه275‏
                   
 
 (1) و ديگر سحر و جادو كردن (و ياد گرفتن و ياد دادن آن) است و خداى تعالى در مذمت ساحران فرموده:
وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ «1» و محققا ميدانستند (و ميدانند) كه هر كه سحر كند (و ياد گيرد و ياد دهد) در عالم آخرت هرگز بهره (از بهشت) نخواهد يافت
سوره مبارکه بقره آیه102
و ديگر زنا كردنست و خداى تعالى وعده عذاب به زناكنندگان داده چنان كه ميفرمايد
وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً «2» هر كه زنا كند كيفرش را خواهد ديد و عذابش در قيامت مضاعف و دو چندان شود و با ذلت و خوارى بجهنم مخلد و جاويد گردد سوره مبارکه فرقان 68 و 69
و ديگر قسم ناحق ياد كردن است يادكنندگان در آخرت بهره از رحمت الهى ندارند چنان كه ميفرمايد
الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ «3» آنان كه عهد خدا (أوامر و دين) و سوگند خود را به بهائى اندك بفروشند اينان را در آخرت بهره و نصيبى از رحمت خداوندى نيست سوره مبارکه آل عمران آیه77
و ديگر خيانت (بدين و مملكت و اموال و ناموس مردم و غِش در معامله) نمودن است و خائن را نيز بكيفر اعمالش ميرسانند چنان كه ميفرمايد:
وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ
 هر كس خيانت كند روز قيامت بكيفر                 
آن خواهد رسيد سوره مبارکه آل عمران آیه161
 
و ديگر ندادن زكاة است و خداى تعالى در حق مانعين زكاة فرموده
يَوْمَ يُحْمى‏ عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ
 روزى كه (آن طلا و نقره و ذخائرشان) در آتش جهنم گداخته شود و پيشانى و پشت و پهلويشان را بدان داغ كنند سوره مبارکه توبه آیه 35.
و ديگر شهادت دروغ و ناحق دادن است و ديگر كتمان شهادت نمودن است (در جايى كه آبرو و يا جان و يا اموال مؤمنى در معرض تلف و خطر باشد)
چنان كه ميفرمايد وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ «3» سوره مبارکه بقره آیه 283
 مخفى و كتمان نكنيد شهادت را زيرا هر كس كتمان شهادت كند البته بقلب گناه‏كار است.
و ديگر شراب خوردن است (در بعضى از روايات تمام مسكرات) و خداى تعالى نهى از خوردن شراب و مسكرات ديگر فرموده هم چنان كه نهى فرموده از بت‏پرستى، و ديگر ترك خواندن نماز و يا ترك يكى از واجبات نمودنست و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در ذم تارك الصلاة فرموده: من ترك الصلاة متعمدا فقد برء من ذمة اللَّه و ذمة رسول اللَّه، هر كه عمدا نماز خواندن را ترك نمايد از امان و پناه خدا و رسولش خارج است.
و ديگر نقض عهد و قطع رحم نمودن است و خداوند ناقض عهد و قاطع رحم را لعن فرموده بقولش كه ميفرمايد
 
أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
 براى ايشان است لعن خدا، و منزل‏گاه بد (جهنم) نصيب آنها است،سوره مبارکه رعد آیه25
 پس عمرو بن عبيد از خدمت آن حضرت خارج شد و سخت بخود مى‏پيچيد و گريه شديد مينمود و ميگفت هلاك شد آنكه برأى خود فتوى ميدهد و خود را در فضيلت و علم برابر شما ميداند
 
و فرمود: حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله اول چيزى كه خدا را بآن معصيت كردند شش خصلت بود، حب دنيا (ى مذمومه) حب جاه و رياست (كه بوسيله ظلم و جور بدست آيد)، حب راحتى (بدن)، حب خواب (بنحوى كه مانع طاعات و باعث ترك اعمال واجبه و مستحبه شود) دوستى زنان، دوستى طعام (هاى رنگارنگ كه سبب غرور و نخوت شود و يا اهميت ندهد كه از حلال بدستش آيد و يا از حرام). (2) و فرمود: غضب ايمان را فاسد ميگرداند چنان كه سر كه عسل را فاسد ميكند. (3) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام غضب كليد هر شرّ و بديست (زيرا كسى كه غضب بر او مستولى شد حركات قبيحه و افعال ناشايسته از او سر ميزند و چه بسا سخنان كفر آميز بگويد و مرتكب محرّمات شود). (4) و فرمود: نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هر كه خود را حفظ كند از ريختن آبروى مردم خداوند در قيامت لغزشها و گناهان او را عفو فرمايد، و هر كه غضب خود را از مردم باز دارد پروردگار در قيامت عذاب را از او باز ميدارد. (1) و فرمود: در جهنم يك وادى هست كه آن را سقر مينامند و بخداى تعالى از حرارت خود شكايت كرد و اذن گرفت كه نفسى بكشد پس چون اذن يافت چنان نفسى كشيد كه جهنم را سوزانيد و آن جايگاه متكبران است (كه در مقابل مردم تكبّر ميكنند، و يا در برابر خدا، و نماز نميخوانند و عبادات و طاعات ديگر را انجام نميدهند). (2) و فرمود: حضرت باقر عليه السّلام كه پدرم حضرت سجاد عليه السّلام بفرزندان خود ميفرمود: بپرهيزيد از گفتن دروغ در امر بزرگ و كوچك خواه بجد گوئيد و خواه بهزل و شوخى، زيرا كسى كه دروغ كوچك ميگويد بر گفتن دروغ بزرگ جرات پيدا ميكند، مگر نميدانيد كه حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ميفرمود: پيوسته بنده راست ميگويد تا خدا او را راستگو مينويسد، و بنده‏اى پيوسته دروغ ميگويد تا خدا او را كذاب مينويسد. (3) و فرمود: دروغ باعث خرابى ايمان است. (4) و فرموده: حضرت امير المؤمنين عليه السّلام كه هيچ بنده‏اى طعم و مزه ايمان را نمى‏چشد تا ترك ننمايد دروغ را خواه جدى باشد و خواه هزل و شوخى. (5) و فرموده: سزاوار است بر مؤمن كه دوستى و معاشرت با دروغ- گويان ننمايد. (6) و منقولست كه حضرت عيسى عليه السّلام فرمود هر كه دروغ بسيار گويد ارزش و مهابت و وجهه‏اش بر طرف مى‏شود. (7) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام هر كه ملاقات كند مسلمانان را بدو رو و دو زبان چون در صحراى محشر حاضر شود دو نوع عذاب از آتش‏ جهنم داشته باشد. (1) و فرمود: حضرت باقر عليه السّلام بد بنده‏ايست بنده‏اى كه دو رو و دو زبان باشد كه در حضور برادر (دينى) خود مبالغه در مدح و ثنايش كند و اظهار دوستى و نيكخواهى نمايد و در غياب او بر خلاف آن باشد كه مذمت و غيبت او كند، و اگر عطائى باو كنند حسد برد و اگر ببلائى مبتلا شود او را واگذارد و يارى نكند. (2) و منقولست كه خداى تعالى بحضرت عيسى عليه السّلام وحى فرستاد كه يا عيسى بايد كه قلب و زبان تو در آشكار و پنهان يكى باشد، و تو را ميترسانم از بديهاى نفس خودت، و من عالمم ببديهاى نفس بشر، و سزاوار نيست دو زبان در يك دهان و دو شمشير در يك غلاف و دو دل در يك سينه و دو خيال در يك نفس. (3) و فرموده: حضرت صادق عليه السّلام هر گاه دو نفر مرد از روى قهر از يك ديگر جدا شوند يكى از آنها حتما مستوجب لعنت است و بسا باشد كه هر دو مقصر و مستوجب شوند. (4) و نيز از آن حضرت مرويست كه حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرموده اگر دو نفر مسلمان از يك ديگر قهر كنند و از هم دورى جويند و سه روز بر آن حال بمانند و صلح نكنند از دايره اسلام بيرون ميروند و از ميان ايشان ولايت (و اخوت دينى) بر طرف مى‏شود، و هر يك از ايشان كه سبقت گيرد و ابتدا بصلح و سخن گفتن نمايد در قيامت زودتر داخل بهشت خواهد شد. (5) و فرمود: حضرت باقر عليه السّلام شيطان فساد و نزاع بپا ميكند بين مؤمنان تا از يك ديگر قهر كنند و جدا شوند، و شيطان از خوشحالى‏ به پشت در افتد و گويد فائز شدم و غلبه پيدا كردم بر مؤمنان، پس اى گروه مؤمنان هوشيار باشيد و فريب شيطان مخوريد و از يك ديگر جدا نشويد، و خداى رحمت كند كسى را كه بين دو نفر مؤمن را اصلاح كند و ايشان را آشتى دهد. (1) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام چون روز قيامت شود پرده از پرده‏هاى بهشت برداشته شود و باين سبب از پانصد سال راه هر كه را مشامى باشد بوى آن را ميشنود مگر يك طايفه، عرض شد كه آن كيست؟ فرمود، عاق والدين. (2) و فرمود: أدنى مرتبه عاق شدن افّ گفتن بر روى ايشان است، و اگر كلمه‏اى كمتر از اف گفتن بر روى پدر و مادر ميبود خدا از آن نهى ميفرمود چنان كه ميفرمايد: فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيماً «1» زنهار اف بپدر و مادر نگوئيد و كمترين آزار بآنها نرسانيد و با ايشان با اكرام و احترام سخن نيكو و شايسته گوئيد. (3) و فرمود: هر كه از روى خشم نگاه بپدر و مادر كند اگر چه پدر و مادر بر او ظلم كنند خداوند هيچ نمازى را از او قبول نمى‏كند. (4) و مرويست از حضرت باقر عليه السّلام كه فرمود حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم حذر كنيد و بپرهيزيد از عاق پدر و مادر شدن بدرستى كه بوى بهشت از هزار سال راه شنيده مى‏شود و با وجود اين نميشنود آن را كسى كه قطع رحم كرده باشد و نه پيرمرد زناكار. (5) و نيز از آن حضرت مرويست كه فرمود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كه خداى سبحان فرموده: بعزّت و جلالم قسم (كه منزّه هستم از جميع نقائص) و بكبريائيم (كه برتر ميباشم از اينكه عقول خلايق بتوانند دريابند بزرگى مرا) و بنور و عظمتم (كه واجد همه گونه كمالاتم و موجودى را بپايه عظمت من نميرسد) و سوگند بعلوّ خودم (كه بالاتر از اين هستم كه كسى گنه مرا دريابد) و بارتفاع شأنم (كه كسى تواند وصف كند مرا) كه اختيار نمينمايد بنده‏اى خواهشها و هواى نفسانى خود را بر اراده و فرموده من مگر آنكه پراكنده ميكنم امورات زندگى او را و روى گردان ميگردانم از او دنيا را تا جايى كه معاش وى مختل شود و هر چه كوشش كند چيزى بدست نياورد مگر آنچه را كه من براى او مقدّر كرده‏ام و بعزّت و جلالت و عظمت و نور و علوّ و ارتفاع و مكان خودم قسم كه اختيار نميكند بنده‏اى خواهش و فرموده مرا بر خواهشها و هواهاى نفسانى خودش مگر آنكه ملائكه‏ها را حافظ و نگهبان او قرار ميدهم و آسمانها و زمين‏ها را ضامن روزى او ميگردانم و معيشت او را برايش جمع ميكنم و براى او مهيّا مينمايم و تجارت هر تجارت‏كننده‏اى را بسوى او ميرسانم و من از براى او هستم بعوض آنكه كسب و تجارت كاسبها و تاجران باطل را ترك كرده و رضاى مرا اختيار نموده. (1) و فرموده: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله هر كه طلب نمايد خوشنودى مردم را بچيزى كه موجب سخط الهى مى‏شود حقتعالى چنان كند كه از آن جمعى كه توقع مدح از ايشان دارد مذمّت او كنند، و هر كه رضاى خدا را اختيار نمايد بر سخط مردم هر آينه خدا كفايت فرمايد امور او را و برگرداند از او دشمنى هر دشمن را و حسد هر حاسديرا و ظلم هر ظالمى را و هميشه ياور او باشد. (2) و مرويست از حضرت باقر عليه السّلام كه (ولايت و دوستى) حضرت‏ امير المؤمنين عليه السّلام دريست كه خداوند گشوده، هر كه در آن داخل شود مؤمنست (و ايمن از عذاب) و هر كه از آن خارج گرديد كافر است. (1) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام گاه مى‏شود كه مردى گناه ميكند و خداوند با اين حال او را داخل بهشت مينمايد، راوى ميگويد عرض كردم: با اينكه گناه كرده داخل بهشت مى‏شود؟! فرمود بلى زيرا گناه ميكند و هميشه از آن گناه ترسناكست و نفس خود را دشمن ميدارد و ملامت و سرزنش مينمايد، باين جهت خدا او را به بهشت ميبرد. (2) و فرمود: هر كه گناهى را مرتكب شود و بداند كه خداى تعالى بر گناه او مطلعست و اگر بخواهد او را عذاب ميكند و اگر بخواهد او را مى‏آمرزد (چون قائل بخداست و او را بخشنده ميداند) خداوند گناهش را ميبخشد و عفو مينمايد با اينكه توبه نكرده. (3) مرويست از عبد اللَّه «1» بن موسى بن جعفر (ع) كه گفت از پدر بزرگوارم پرسيدم: دو ملكى كه همراه آدمى هستند آيا مى‏فهمند هنگامى كه بنده‏اى اراده حسنات و يا سيئات نمايد؟ فرمود: بوى خوب و متعفن مساويست؟ عرض كردم: نه، فرمود: گاهى كك بنده اراده حسنه و كار خير نمايد خارج مى‏شود از دهانش بوى خوب و معطرى، پس ملك سمت راست بملك سمت چپ گويد باز ايست از نوشتن كه همّت بر حسنه نموده، و چون بجا آورد في الفور براى او بنويسد، و هر گاه‏
 
 
در اخبار پيغمبر(ص) و ائمه اطهار(ع) از مجموعه ورام ..... ص : 223 اراده گناهى نمايد بوى متعفّنى از دهانش خارج شود، پس ملك سمت چپ بملك سمت راست گويد بازايست كه همّت بر انجام دادن گناهى نموده و چون بجا آورد آن را براى او ثبت نمايد. (1) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام چون بنده‏اى توبه نصوح (با اخلاص و دوام) نمايد كه عزم داشته باشد ديگر آن گناه را نكند خدا در دنيا و آخرت گناهانش را بر او پوشيده مينمايد، راوى عرض كرد: چگونه بر او پوشيده مينمايد؟ فرمود: محو ميكند از خاطر دو ملك آنچه را بر او نوشته‏اند از گناه، و وحى ميفرمايد به اعضا و جوارح او كه گناهان او را كتمان نمايند، و وحى فرمايد ببقعه‏ها و سقف و ديوارهاى زمين كه آن گناهانى كه بر روى شماها كرده است كتمان نمائيد، پس چون بمقام حساب رود چيزى بگناه او گواهى ندهد. (2) و مرويست از محمّد بن مسلم «1» كه گفت حضرت باقر عليه السّلام ميفرمود: گناه مرد مسلمان بعد از توبه آمرزيده مى‏شود، و بايد مؤمن عمل را از سر گيرد بعد از توبه، و بخدا قسم توبه نيست مگر براى اهل ايمان، محمّد بن مسلم گفت عرض كردم: اگر بعد از توبه و استغفار باز گناه كرد چه مى‏شود؟ فرمود: آيا گمان ميكنى كه خداوند پس از ندامت مؤمن از گناه خود و توبه نمودن توبه را از او قبول نميكند؟ گفت عرضكردم: اگر بعد از توبه باز گناه كرد چه مى‏شود؟ فرمود: براى هر مرتبه كه مؤمن توبه كرد و استغفار نمود خداى تعالى او را مى‏آمرزد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است و توبه را قبول ميكند، يا محمّد بپرهيز از اينكه مؤمنان را از رحمت خدا مأيوس و نااميد گردانى. (1) و فرمود: توبه‏كننده از گناه مانند كسى است كه هيچ گناهى براى او نباشد، و هر كه هميشه گناه كند و استغفار نمايد استهزاء و سخريه بخود مينمايد، (2) و فرمود: هر كه استغفار نمايد در هر روز هفتاد مرتبه، خداى تعالى هفتصد گناه او را بيامرزد. (3) و مرويست كه سؤال كردند از آن حضرت از معنى آيه: الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ، فرمود: فواحش زنا كردن و دزدى نمودن است و: لمم: گناه صغيره است كه مؤمن گاه مرتكب آن مى‏شود و خود را ملامت و سرزنش ميكند و سپس استغفار ميكند. (4) و مرويست كه روزى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در كوفه بالاى منبر رفتند و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: اى گروه مردم تمامى گناهان بر سه قسمست و ساكت شدند، مردى از صحابه عرضكرد يا على عليه السّلام فرموديد گناه بر سه قسمست و ساكت شديد؟ فرمود: آرى نگفتم آن را مگر آنكه خواستم تفصيل آن را بيان كنم و ليكن مرا حالتى عارض شد كه فاصله بين كلام گرديد، سپس فرمود: آرى گناهان بر سه قسمست، گناهيست كه آمرزيده مى‏شود، و گناهيست كه آمرزيده نميشود، و گناهيست كه صاحبش بين خوف و رجا است، عرضكردند براى ما بيان فرمائيد؟ فرمود: گناهى كه آمرزيده مى‏شود گناهيست كه بنده‏اى مرتكب مى‏شود و خداوند براى مكافاتش او را در دنيا معاقبه ميفرمايد، و خدا حليم‏تر و كريمتر از آن است كه بنده خود را دو مرتبه براى يك گناه عقاب فرمايد.
و گناهى كه آمرزيده نميشود ظلميست كه مردم بيكديگر ميكنند و خداوند بعزّت و جلال خود قسم ياد نموده كه نيامرزد (مگر بعد از رضايت و عفو طرف) چنان كه فرموده بعزّت و جلال خودم قسم عفو نميكنم ظلم هيچ ظالمى را اگر چه بدست زدن (بآرامى) باشد و يا دست كشيدن بر سر كسى و يا دست زدن بر حيوانات باشد، و خداوند در قيامت قصاص فرمايد بحدى كه بگردن كسى مظلمه ديگرى نباشد.
و قسم سوم گناهيست كه خداوند آن را بپوشاند و توبه را روزى بنده خود فرمايد، پس صبح كند آن بنده در حالى كه از گناه خود خائف و هراسان باشد و به پروردگار اميدوار باشد، لذا اميد رحمت (و آمرزش) براى اين بنده هست. (1) و مرويست از حضرت باقر عليه السّلام كه هر گاه خداوند اراده فرمايد كه بنده خود را (بواسطه اطاعت و بندگى) اكرام كند و آن بنده گناهى داشته باشد او را مبتلا به بيمارى كند، و اگر بيمارش نكند قبض روحش را سخت نمايد تا مكافات (و عقوبت) گناهش بشود (و از عقوبت اخروى نجات بيابد) و اگر اراده فرمايد كه بنده خود را (بسبب معصيتش) ذليل و خوار (و عذاب) نمايد و آن بنده حسنه‏اى داشته باشد براى جزاى حسنه‏اش در دنيا بدن او را سالم نگهدارد و يا اينكه روزى را بر او وسيع گرداند و يا مرگ را بر او آسان نمايد تا مكافات حسنه (و جزاى‏ اعمال خيرش) بشود. (1) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام هر گاه گناه بنده‏اى زياد باشد و عملى نداشته باشد كه كفاره گناهانش بشود خداوند (بلطف و كرمش) او را بحزن و اندوه مبتلا سازد (تا كفاره و عقوبت گناهانش بشود). (2) و فرمود: كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ميفرمود: خداى تعالى فرموده است بعزت و جلال خودم قسم خارج نميكنم بنده‏اى را از دنيا كه (بسبب اطاعتش) بخواهم او را غرق در رحمت خود كنم مگر آنكه گناهان او را فرو ميريزم به بيمارى و يا تنگى معاش، و اگر گناهى از او باقى بماند مردن را بر او سخت گردانم تا اينكه وارد بر من مى‏شود گناهى نداشته باشد كه او را داخل بهشت كنم، و بعزت و جلال خودم قسم خارج نميكنم بنده‏اى را از دنيا كه (بواسطه بسيارى گناهش) بخواهم او را عذاب كنم مگر آنكه جزاى اعمال خير و نيكوئيهاى او را بدهم، كه روزى (و ثروت) او را زياد ميكنم و يا بدنش را از امراض سالم و محفوظ نگاه ميدارم و يا دنياى او را امن مينمايم، و اگر حسنه‏اى از او مانده باشد مردن را بر او آسان ميكنم (تا تلافى حسنه‏اش بشود و حجتى بر من نداشته باشد) تا پس از ورودش بر من او را داخل آتش نمايم. (3) و فرمود: كه هر گاه خداوند اراده سوئى ببنده خود (بسبب كفر و يا شرك و يا گناهان كبيره‏اش) بفرمايد گناهانش را نگهدارد تا روز قيامت او را مجازات نمايد، و هر گاه اراده خيرى نسبت به بنده خود داشته باشد عقوبت گناهانش را در دنيا باو بچشاند. (4) و فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه پيوسته مؤمن در اندوه و غمست تا زمانى كه از گناه پاك شود.(1) و از حضرت امام موسى كاظم عليه السّلام منقولست كه فرمود: از ما نيست كسى كه محاسبه نفس خود نكند هر روز، پس اگر عمل خيرى كرده باشد از خدا زيادتى (و توفيق انجام دادن بيشتر از) آن را بطلبد، و اگر گناهى كرده باشد استغفار و توبه كند. (2) و فرمود: كه زندگى و راحتى دنيا نيست مگر براى دو مرد- اول- مردى كه در هر روز عمل خيرى بر اعمال خير خود بيفزايد- دوم- مردى كه گناهان خود را بتوبه نمودن پاك كند، و توبه كسى قبول نميشود اگر چه اين قدر سجده كند كه گردنش قطع شود مگر بولايت ما اهل بيت (پيغمبر عليهم السّلام) آگاه باشيد هر كه بشناسد حق ما را و (بسبب محبت با ما) از خدا اميد ثواب داشته باشد و راضى باشد بقوت و روزى خود و لباسى كه بپوشاند عورت خود را، و بمحبت ما بخدا تقرّب پيدا كند ايمنست (از اهوال و شدائد و عذاب) در قيامت. (3) و فرمود: حضرت باقر عليه السّلام كه چيزى نيكوتر از حسنات و كارهاى خير نيست بعد از گناه كه آدمى بجا آورده باشد و چيزى زشت‏تر از گناه نيست بعد از حسنات كه آدمى مرتكب شود. (4) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام همانا شما (مردم) در يك عمر كوتاهى و روزهاى شمرده‏شده‏اى هستيد كه مرگ ناگهان بشما ميرسد و هر كه اعمالش خوب باشد غبطه ميخورد (در قيامت كه چرا بيشتر بجا نياورده) و هر كه اعمالش بد باشد حاصلى بد بدست آورد و نادم و پشيمان باشد (در قيامت كه چرا بجا آورده)، و آدم كند و بطى‏ء بحظ و بهره خود نميرسد (زيرا كسى كه در خانه بنشيند قوت و ما يحتاج ندارد) و آدم حريص را نميرسد مگر آنچه كه براى او مقدر شده، و هر كه را خيرى برسد خدا باو عطا فرموده و هر كه از شرّ و بدى محفوظ بماند خدا او را محفوظ داشته (بسبب اطاعتشان). (1) و فرمود: كه مردى آمد خدمت ابو ذر (ره) و گفت: علّت چيست كه ما از مرگ كراهت داريم؟ فرمود: زيرا شما دنيا را تعمير و آباد نموده‏ايد و آخرت را (بسبب گناه) خراب كرده‏ايد از اين جهت كراهت داريد و ميل نداريد از آبادانى بجاى خراب منتقل شويد گفت ورود ما را بر خدا (هنگام مرگ) چگونه ميبينى؟ فرمود: نيكوكار همانند مسافر است كه بر اهلش وارد شود (كه هم او و هم اهلش خوشنود ميشوند بملاقات يك ديگر، و شما نيز اگر نيكوكار باشيد با خدا چنين هستيد) و گناهكار همانند غلاميست كه از مولاى خود فرار كرده باشد و او را گرفته بنزد مولايش ببرند (كه از تأديب و مؤاخذه و شكنجه او ميترسد) گفت چگونه مى‏بينى حال ما را (در قيامت) نزد خداوند؟ فرمود: اعمال و رفتار و گفتار خود را بر قرآن عرضه (و مطابقه) كنيد، و خداوند در قرآن ميفرمايد: إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «1» بدرستى كه نيكوكاران در بهشت پر نعمتند، و بدكرداران و فاجران در جهنم معذبند، آن مرد گفت پس رحمت خدا كجاست؟ فرمود: إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ «2» بدرستى كه رحمت خدا نزديك است بنيكوكاران (پس اگر شما نيكوكار باشيد رحمت خدا شما را احاطه خواهد كرد). (2) و نيز فرمود كه مردى به ابو ذر گفت كه براى من چيزى از علم (خداشناسى) بيان كن؟ فرمود: علم بسيار است و ليكن اگر قدرت‏ دارى بدى نكن بآن كسى كه دوستش ميدارى، گفت آيا ديده‏اى كه كسى بدوستش بدى كند؟ فرمود بلى، دوستترين چيزها نزد تو نفس تو است پس اگر معصيت خدا را نمودى بنفس خود بدى كرده‏اى، (چون او را بجهنم خواهى برد). (1) و فرمود: حضرت سجاد عليه السّلام چيزى شتابش مانند شتاب ثواب نيكوكارى، و عقوبت سركشى از فرمان خدا نيست، و عيب مرد همين بس كه بعيوب ديگران مينگرد و از عيوب خود چشم ميپوشد، و يا بيهوده و بدون علت اذيّت كند هم‏نشين (و دوست و همسايه و زن) خود را، و يا نهى كند مردم را از چيزى كه خود آن را ترك نميكند. (2) و فرمود: حضرت صادق عليه السّلام كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در خطبه‏هاى خود بسيار ميفرمود: أيها الناس دينكم دينكم دينكم، اى گروه مردم مسلمان دين خود را حفظ كنيد؟ بدرستى كه گناه در دين بهتر است از حسنه‏اى كه در غير دين بجا آورده شود، زيرا گناه در دين آمرزيده مى‏شود و ليكن حسنه در غير دين قبول نميشود «1» (3) و فرمود: هر كه همسايه معصيت كارى داشته باشد و (قادر باشد كه مانع معصيت كردنش بشود و با اين حال) او را از معصيت كردن نهى نكند شريك گناه او خواهد بود. (1) و فرمود: براى بنده هيچ عقوبتى بزرگتر از عقوبت قساوت قلب نيست. (2) و فرمود: عطا نشده است بمرد چيزى كه بهتر از زن صالحه باشد كه هر گاه باو نظر كند شاد شود و چون غايب شود خود را نگاهدارى كند. (3) و فرمود: نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كه هلاكت زنان امت من درد و چيز است، يكى طلا (زينت آلات) و يكى لباسهاى نازك بدن نما، و هلاكت مردان امت من در ترك علم و جمع كردن مالست (كه حقوق واجبه آن را ادا ننمايند). (4) و مرويست از مجاهد (بن جبر المكى التابعى المفسر) كه روزى حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بعيادت جوانى رفت كه در حال احتضار بود، آن حضرت فرمود چگونه هستى؟ عرض كرد بخدا اميدوارم و از گناهان خود خائف و هراسانم، فرمود: در چنين موقعى جمع نميشود در قلب بنده اين چنين حالتى مگر آنكه خداوند باو عطا ميكند آنچه را كه اميدوار است و ايمنش مينمايد از آنچه كه خائف است. (5) و فرمود: كه خداوند حيا ميكند از بنده‏اى كه پس از نماز جماعت از او چيزى سؤال كند و باو عطا نفرمايد. (6) و فرمود: بيشتر خطاهاى اولاد آدم از زبان او است (زيرا بيك كلمه شقاوت ابدى حاصل كند). (7) و فرمود: هر كه دو ركعت نماز بخواند در خلوت كه كسى او را نه بيند مگر خداوند، نوشته مى‏شود برايش برائت از جهنم. (1) و فرمود: هر گاه جمعى در يك مجلس بنشينند و ياد خدا نكنند در قيامت بمنتها درجه حسرت خواهند بود. (2) و فرمود: بسيار استغفار كنيد زيرا خداوند استغفار را بياد شما نداد مگر آنكه اراده فرمود شما را بيامرزد. (3) و مرويست كه (بجمعى) فرمود آيا دلالت نكنم شما را بچيزى كه خطاها و گناهان را محو ميكند؟ گفتند بلى، فرمود وضو گرفتن با دشوارى و شدّت سرما، و بسيار بمسجدها رفتن و انتظار (وقت) نماز كشيدن بعد از نماز، (4) و فرمود: بپرهيز از محرّمات تا اينكه عابدترين مردم باشى و راضى باش بآنچه كه خداوند قسمت تو فرموده (و قناعت كن) تا اينكه غنى‏ترين مردم باشى، و نيكوئى كن بهمسايگانت تا اينكه مؤمن باشى، و دوست بدار براى مردم آنچه را كه براى خود دوست ميدارى تا اينكه مسلمان واقعى باشى، و بسيار خنده مكن زيرا بسيارى خنده دل را ميميراند، (5) و فرمود: هر گاه مردى قرض بدهد و گيرنده را مهلت بدهد تا مدتى ثواب صدقه دارد و اگر بعد از مدت معلوم او را مهلت داد براى او هر روزى ثواب يك صدقه دارد. (6) و فرمود: كار خير و نيكو بسيار است و ليكن (متأسفانه) بجا آورنده آنها بسيار كمست. (7) و فرمود: گاه مردى خدا را ميخواند (و طلب آمرزش ميكند) و خدا از او رو برميگرداند، باز او را ميخواند و رو از او بر ميگرداند؛ بار ديگر ميخواند و رو از او بر ميگرداند، تا در مرتبه چهارم خداى تعالى‏ بملائكه‏ها فرمايد بنده من مرا ميخواند و من از او رو بر ميگردانم، و بنده من ميداند كه كسى جز من او را نخواهد آمرزيد، پس شما شاهد باشيد كه او را آمرزيدم. (1) و فرمود: همه شما مردم همانند چوپان هستيد هم چنان كه او مسئول حفاظت و نگاهدارى گوسفند است شما هم مسئوليت سنگينى بعهده داريد نسبت بزير دستان، و مرد مسئول راهبرى و راهنمائى و تربيت عيال و فرزندان خود ميباشد، و زن مسئول نگاهدارى فرزندان و اهل بيت شوهر خود ميباشد، و خدمتكار و كلفت مسئول أموال مولا و آقاى خود ميباشند، آگاه باشيد كه هر كس مسئوليتى بر عهده او است و وظايف و تكاليفى نسبت بديگران دارد. (2) و فرمود: هر گاه يكى از شما گوشتى پخت بايد آب آن را اضافه كند و (از نظر اخلاق و حقوق همسايه دارى) مقدارى از آن را بهمسايه خود دهد. (3) و فرمود: مردم پيوسته در خيراند تا زمانى كه عجله نكرده‏اند، گفتند يا رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله عجله در چه امرى؟ فرمود: در دعا كه بگويند ما دعا كرده‏ايم و اجابت آن را نديده‏ايم. (4) و فرمود: هر كه چهل روز نماز خود را با جماعت بخواند نوشته مى‏شود براى او برائت از نفاق و نجات از آتش جهنم. (5) و فرمود: خداوند دوست دارد بنده فقير با عفّت را (كه پيرو شهوت و هوا و هوس و شيطان نباشد، و چشم بثروت ثروتمندان اندوخته باشد و دست بطرف آنها دراز نكند). (6) و فرمود: پاك و پاكيزه كنيد دهان خود را (از غيبت و تهمت‏ و فحش و دروغ و نمّامى و سخنان بيهوده) زيرا دهان شما راه (قرائت) آيات قرآنست (بخواندن قرآن و حمد و سوره در نماز) (1) و فرمود: طلب كنيد حوائج خود را از مهربانان و رحم دلان امت من تا بر آورده شود، زيرا خداى تعالى فرموده: رحمت خود را در رحم دلان بندگان خود قرار داده‏ام، و طلب نكنيد از كسانى كه قساوت قلب (و بخالت) دارند كه بر آورده نخواهد شد، و خداوند فرموده سخط و غضب من بر آنها است. (2) و فرمود: گاه بنده‏اى را در قيامت بسبب يك گناه از گناهانش صد سال حبس ميكنند و او نظر ميكند به برادران و زنان خود كه در بهشت متنعّمند (و او حسرت ميخورد، پس مرتكب هيچ نوع گناه نشويد). (3) و فرمود: هر كه گناهى را مرتكب شود و (خائف نباشد بلكه) خندان باشد داخل جهنم خواهد شد در حالى كه سخت گريان باشد. (4) و مرويست كه بصحابه فرمودند آيا خبر ندهم شما را ببزرگترين گناهان كبيره؟ گفتند بلى يا رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: بزرگترين گناهان كبيره سه چيز است، شرك بخدا، و عاق پدر و مادر بودن، و چون حضرتش تكيه داده بود بدو زانو نشست و فرمود: آگاه باشيد، گفتار ناحق گفتن و شهادت ناحق دادن، و اين قدر اين جمله را تكرار كرد كه ما گفتيم اى كاش پيغمبر ساكت ميشد. (5) و بسند صحيح از حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مرويست كه ميفرمود:
هفتاد هزار نفر از امت من بدون حساب داخل بهشت ميشوند، و سپس به حضرت امير المؤمنين عليه السّلام توجه نمود و فرمود: يا على ايشان از شيعيان‏ تو هستند كه تو را بامامت (و خليفه بلا فصل من) قبول دارند. (1) و فرمود: هر كه كاغذى (يا چيز ديگرى) كه از نامهاى خدا در آن ثبت و نوشته شده باشد از زمين بردارد كه زير پا نماند براى تجليل اسم پروردگار، خداوند او را جزو صديقان محسوب فرمايد، و تخفيفى در عذاب پدر و مادر او عنايت فرمايد اگر چه مشرك باشند. (2) و فرمود: از ما نيست كسى كه بر صغيران ما (سادات) رحم نكند و بر پيران ما احترام نگذارد. (3) و فرمود: هر كه احترام به پيرمردى (از شيعيان على عليه السّلام) بگذارد ايمن خواهد بود از فزع روز قيامت.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 (4) و فرمود: هر گاه سن مؤمنى بهشتاد سالگى رسيد پس او اسير خدا است در زمين، و نوشته مى‏شود براى او حسنات و محو مينمايند (بعضى از) گناهانش را. (5) و مرويست از عبد اللَّه بن عباس «1» كه هر كه بچهل سالگى رسيد و خير او از بديهايش بيشتر نباشد بايد مجهز رفتن بجهنم شود.
                        ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى، ج‏2، ص: 253
 (1) و مرويست از محمّد بن «1» الامام زين العابدين عليه السّلام كه هر گاه چهل سال از عمر مردى گذشت منادى از جانب آسمان ندا كند و گويد نزديك شد رفتن تو پس زاد و توشه آخرت مهيا نما. (2) و مرويست از عبد اللَّه بن عمر «2» كه مردى خدمت حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد اهل بهشت چه عملى ميكنند كه ببهشت ميروند؟
فرمود: براستگوئى، و هر گاه بنده‏اى راست بگويد نيكى خواهد كرد و چون نيكى كند ايمان خواهد آورد (بخدا و رسول و اوامر آنها) و چون ايمان آورد داخل بهشت شود، عرض كرد يا رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم اهل جهنم چه عملى ميكنند كه بجهنم ميروند؟ فرمود: بدروغگوئى و هر گاه بنده‏اى دروغ گفت فسق و فجور خواهد كرد و چون فجور كند كافر شود و چون كافر شود داخل جهنم گردد. (3) و مرويست (از اوس بن شرجيل) كه آن حضرت فرمود: هر كه همراه ظالمى برود از براى اعانت و يارى كردن او و بداند كه او ظالم است آن كس از اسلام خارج (و داخل كفر) ميگردد. (4) و فرمود: كه چون روز قيامت شود منادى ندا كند و گويد:
 


:: بازدید از این مطلب : 634
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 بهمن 1391 | نظرات ()